جريانشناسي انديشه معاصر مسلمين
قاسم ابراهيميپور[1]
چکیده
فهم دقیق اندیشهها، هنگامی میسر است که در قالب جریانشناسی مورد توجه قرار گیرد. مسئله این پژوهش، تیپبندی اندیشه معاصر مسلمین است که از طریق ترکیب گونهشناسیهای موجود و با روش تحلیلی انتقادی صورت گرفته است. طبقهبندی اندیشه معاصر در چهار دسته سنتی ایزوله و فعال و مدرن آشکار و پنهان از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردار است. جریانهای سنتی فقه شیعه، حکمت و عرفان مکتب تهرن و سلفیگری، در دسته سنتی ایزوله، جریانهای اسلامیسازی معرفت، اصلاح فرهنگی، عقلگرایی انتقادی و سنتگرایی در دسته سنتی فعال، جریانهای روشنفکری، عرفیگرایی تاریخی و عرفیگرایی معرفتی در دسته مدرن آشکار و رویکردهای مدرن یا پستمدرن با پسوند اسلامی مثل لیبرالیسم اسلامی، ناسیونالیسم اسلامی، مارکسیسم اسلامی، فمنیسم اسلامی و همچنین جریان اعتزال نو و تفسیر بیانی، در دسته مدرن پنهان جای میگیرند. در این میان سیطره با جریانهای مدرن است که با دو رویکرد همدلانه و ستیز، جریانهای سنتی را ابژه خود ساختهاند. ادامه حیات جریان مدرن پنهان و برخی رویکردهای سنتی ایزوله مثل سلفیگری منوط به حمایتهای سیاسی غرب است. و راه رهایی تنها در جریان سنتی فعال قابل جست و جوست.
کلیدواژهها: جهان عرب، جریانشناسی، اندیشه معاصر، سنتی فعال، مدرن پنهان.
مقدمه
اندیشه متفکرین مسلمان با روشهای متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است. روش غالب آثار موجود، روش شخص محور است. در این روش اندیشمندان برجسته جهان اسلام مورد توجه و معرفی قرار میگیرند. کتاب نوزده جلدی «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان» نوشته علیخانی و همکاران، کتاب «تفکر عرب» تألیف حورانی و کتاب «زعماء الاصلاح فی عصر الحدیث» تالیف احمد امین، با این روش به نگارش در آمده است. روش دوم، روش موضوعمحور یا مسئلهمحور است. در این روش یک موضوع یا مسئله واحد از منظر اندیشمندان متعدد مورد توجه و بررسی قرار میگیرد. کتاب «مفهوم العدل فی الاسلام» نوشته خدوری از آن جمله است. روش سوم، مطالعات تاریخی است. در این روش زمان و شرایط پیدایش یک اندیشه، مکتب یا رویکرد و تحولات تاریخی آن مورد بررسی قرار میگیرد کتاب «تاریخ حدیث» نوشته مودب و «تاریخ تفسیر قرآن» نوشته بابایی، از آن جمله است. روش چهارم، روش بررسی ادوار یک اندیشه است. در این روش نقطه آغاز و تحولات یک اندیشه مورد توجه قرار میگیرد و بر اساس آن نقاط عطف و دورههای اندیشه بررسی میشود. اغلب آثار موجود تحت عنوان ادوار علوم یا یک علم خاص، تحولات درونی یک علم را مورد بررسی قرار دادهاند و حال این که توجه به عوامل فردی و اجتماعی میتواند مطالعات دقیقتری را به ارمغان بیاورد «موسوعه طبقات الفقها» نوشته آیتالله سبحانی و «ادوار فقه» نوشته آیتالله جناتی در این دسته قرار میگیرد. روش پنجم که این پژوهش از آن بهره برده است، جریانشناسی است. کتابهایی چون «سیری در اندیشه سیاسی عرب»، تالیف عنایت و «گرایشهای سیاسی در جهان عرب» تالیف خدوری در این چارچوب قرار دارند.
منظور از جریان در این روش عبارت است از گروه اجتماعی معینی که علاوه بر مبانی فکری، از نوعی رفتار ویژه اجتماعی نیز برخوردار است. جریانهای اجتماعی حداقل به چهار دسته فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تقسیم میشوند. و مراد از جریانشناسی، شناخت منظومه و گفتمان، چگونگی شکلگیری، معرفی موسسان و چهرههای علمی و تاثیرگذار در گروههای فوق است. جریانشناسی امکان طبقهبندی و مقایسه اندیشمندان و فهم دقیقتر ایشان را فراهم میآورد. گام اول و مهم در مطالعات جریانشناختی ارائه الگو و مدلی برای گونهشناسی جریانهای فکری مورد بررسی است. این گونهشناسی میتواند فهم یک جریان را تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش ابتدا گونهشناسیهای موجود را تحت عنوان ادبیات پژوهش بررسی نموده و سپس با ارائه یک مدل ترکیبی به جریانشناسی و تیپبندی اندیشمندان معاصر جهان اسلام پرداختهایم.
[1]. استادیار گروه جامعه شناسی در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).