تعليقهاي بر نظريه روششناسي بنيادين؛ تبيين استاد پارسانيا از فرايند تكوين نظريههاي علمي
قاسم ابراهيمي پور
چکيده
روششناسي بنيادين، نظريهاي است که از سوي استاد پارسانيا مطرح شده و به تبيين فرايند تکوين نظريههاي علمي ميپردازد. نسبت اين نظريه با مؤلفههاي پنجگانه، عمق، درجه، سطح، آماج و عامل مسلط در تعيّن اجتماعي معرفت و نيز نسبت مباني معرفتي با مبادي غيرمعرفتي در اين نظريه، مسئلة اصلي اين پژوهش است که با روش تحليل اسنادي مورد بررسي قرار گرفته است. يافتههاي پژوهش حاکي از اين است که روششناسي بنيادين، همة انواع معرفت را تحتتأثير جامعه نميداند و به معرفتهاي فرافرهنگي نيز معتقد است. اين نظريه، براي عوامل معرفتي، نقش علّي در محتواي معرفت قائل است اما براي عوامل غيرمعرفتي، در فرهنگهاي سکولار و دنيوي، نقش علّي و در فرهنگهاي وحياني و عقلاني، نقش اعدادي معتقد است. نسبت ميان علم و جامعه نيز اين نظريه، به ظرفيتهاي راهبردي برخي علوم در تغيير شرايط اجتماعي، به نفع رشد و شکوفايي علوم قائل است. به عنوان نمونه علم فقه، در سه عرصة سياسي، قضايي و اقتصادي، منابع نادر اجتماعي، قدرت، ثروت و منزلت را حتي در شرايطي که عوامل غيرمعرفتي مناسبي براي رشد علم وجود ندارد، به ارمغان ميآورد و زمينة رشد و يا حداقل حفظ علم را به عهده ميگيرد.
کليدواژهها: روششناسي، جامعهشناسي معرفت، تکوين نظريه، تعين اجتماعي معرفت.
منبع:
http://pajohesh.nashriyat.ir/node/180