سخنرانی آیتالله جوادي آملي، در کنگره بينالمللي توسعه و تعالي علوم
بر پايه عقلانيت وحياني
16 ارديبهشت 1397، تالار فرهنگ، پرديس فارابي دانشگاه تهران
بحث عقلانيت وحياني به طور مفصل در تفسير الميزان و اصول فلسفه و همچنين عصاره آن در نامه پيامبر گونه امام خميني (ره) به گورباچوف، آمده است و شرح آن را از اين زبان ميشنويد.
تمايز علوم به موضوع است. موضوع يا قول الله است يا فعل الله و يا فعل بشر مثل صنايع و هنر با همه تکثرش. فعل بشر ميتواند درست باشد ميتواند غلط باشد و ميتواند خوب يا بد باشد اما به هر حال از بحث ما خارج است.
دانشمند علوم طبيعي گاهي با نگاه مادي و الحادي به مطالعه طبيعت ميپردازند. مثل اين که فردي فرش دستبافت و زربافت ايراني را ببيند و فقط تار و پود آن را بدون توجه به هنر ايراني مطالعه کند. او نه ايران را ميشناسد و نه هنر ايراني را! دانشمند الحادي نيز فقط طبيعت را بدون توجه به خالق آن و مبدا و معاد آن مطالعه ميکند او جز لاشه علم نصيبي ندارد. اما دانشمند الهي هم طبيعت را مطالعه ميکند و هم به آفريننده آن توجه دارد. اين نوع مواجهه با عقل صورت ميگيرد که چهار فصل دارد؛ احتياج، احتجاج، اجتهاد و ناز و غمزه.
در فصل احتياج از نياز عقل به وحي صحبت ميشود. عقل ميفهمد که نميفهمد و ميفهمد که بايد از وحي کمک بگيرد. در فصل دوم عقل احتجاج ميکند در آيات قرآن هم آمده است که اگر خداوند رسولاني را براي هدايت بشر نميفرستاد، بشر ميتوانست احتجاج کند که چرا مرا راهنمايي نکردي. در فصل سوم عقل اجتهاد ميکند و تلاش ميکند وحي را بفهمد و در فصل آخر ناز غمزه است و عقل در برابر خداوند با زبان مهر و عشق سخن ميگويد.